پر بازدیدترین
خبر های ورزشی
آمار سایت
امروز
-1
دیروز
-1
هفته
-1
ماه
-1
کل
-1
 
کد مطلب: 228938
همه دردسرهاي زنان شاغل در ايران
تاریخ انتشار : 1396/10/03 11:32:46
نمایش : 1466
وضعيت زنان شاغل در جامعه اين روزهاي کشور از جمله مسائل مهمي ست که بايد به آن به گونه اي درست پرداخت. زناني که همزمان چندين وظيفه را به دوش مي کشند.
به گزارش پايگاه خبري تحليلي پيرغار، ساعت حوالي ۱۶ است. زن جوان چشم از ساعت برنمي دارد، تمام وسايل خود را جمع کرده و منتظر است تا به سرعت محل کارش را ترک کند. به عقربه هاي ساعت نگاه مي کند و چند دقيقه بعد از جايش بلند مي شود تا از رييس خداحافظي کند، اما با جمله «الان براي يک جلسه مهم تماس گرفتند و شما هم بايد حضور داشته باشيد» مواجه مي شود.

زمان زيادي براي رسيدن به مهدکودک فرزندش ندارد، همسرش نيز به ماموريت رفته و کسي نيست که کودک را تحويل بگيرد، مجبور ميشود براي چندمين بار از مسئولان مهد خواهش کند فرزندش را براي ساعاتي اضافه تر نگهداري کنند.

در سالهاي اخير و با افزايش تعداد زنان شاغل، سن حضور کودکان در مهدکودک ها کاهش و تعداد آنها افزايش يافته است. کودکان خواب آلودي که صبح هاي زود در سرما و گرما از والدين خود جدا شده و به مربيان مهد سپرده مي شوند و اين آغاز روز يک مادر شاغل است؛ زني که صبح زود بيدار مي شود، کودک را به مهد مي سپارد و به محل کار مي رود. او در آنجا موظف است کارهاي محوله را به خوبي انجام دهد و به تبع بخش زيادي از انرژي او صرف محل کار مي شود، هنگام بازگشت به خانه نيز بخش دوم يک روز معمولي آغاز مي شود، رسيدگي به کارهاي خانه، همسر، فرزندان و ... و فردا نيز به همين منوال.

اين در حالي است که هماهنگي بين ايفاي نقشهاي مختلف، گاهي از عهده برخي زنان خارج است و منجر به بروز مشکلاتي براي آنان مي شود.

لزوم هماهنگي ميان نقشهاي مختلف زنان شاغل

زناني که به عنوان زن شاغل در جامعه حضور دارند بايد همزمان به ايفاي نقش هاي مختلف بپردازند و معمولا تمايز خاصي بين آنها و زنان خانه دار در اين زمينه وجود ندارد و جامعه از هر دو انتظارات يکساني دارد.

دکتر ابوطالب سعادتي شامير، روانشناس و عضو هيات علمي دانشگاه علوم و تحقيقات تهران، معتقد است: هر فردي که وارد زندگي متاهلي مي شود، ملزم به پذيرش يک سري نقشهاست. اول نقش همسري و دوم نقش مادري که از او انتظار مي رود آنها را درست انجام دهد. اگر زني شاغل باشد (اعم از شغلهاي سبک و سنگين) ممکن است اين شغلها با مسئوليتهايش تداخل پيدا کند، مثلا نتواند وظيفه همسري يا مادري را به درستي انجام دهد و البته اين موضوع بستگي به شغل هم دارد.   برخي مشاغل سنگين ترهستند و وقت آنها نامناسب است، برخي مشاغل نيز جزء مشاغل مديريتي محسوب مي شوند و بنابراين بسيار وقت گير و استرس زا هستند.

وي ادامه مي دهد: زنان شاغل بايد بتوانند بين نقشهاي مختلف هماهنگي به وجود بياورند تا هيچ کدام از بخش هاي زندگي آنها دچار آسيب نشود. البته ممکن است گاهي يک بخش از زندگي آنها دچار مشکلاتي شود اما اين موضوع ممکن است حتي براي زناني که فراغ بال بيشتري دارند نيز به وجود بيايد، بنابراين بايد با تدبير و خويشتن داري درصدد رفع مشکلات برآيند. ضمن اينکه بسياري از زنان شاغل، وظايف خود را به درستي انجام مي دهند و در اين گفتار صرفا روي صحبت با آنان نيست.

آيا کودکان مادران شاغل، چند تربيتي مي شوند؟

برخي از روانشناسان، فرزندان زنان شاغل را افرادي با چند تربيت متفاوت مي دانند. تربيتي که آميزه اي از خانواده، مهدکودک، پرستار کودک و ... است.

عضو هيات مديره انجمن جامعه شناسي آموزش و پرورش ايران، در اين باره مي گويد: در چنين شرايطي طبيعي است که مادر زماني را که بايد براي تربيت فرزند بگذارد، صرف محيط کار مي کند. معمولا در اين گونه موارد، تربيت کودک توسط افراد ديگري به جز مادر انجام ميشود، البته اين موضوع با سن فرزند نيز ارتباط ويژه اي دارد، مثلا اگر در سني باشد که او را را به مهدکودک يا پرستار بسپارند، تربيتي که مدنظر والدين است انجام نمي شود؛ اگر بچه ها بزرگ تر باشند نيز در هنگام عدم حضور والدين در منزل، از طريق تلفن و تلگرام و اجتماع و دوستان، تربيت هايي را دريافت ميکنند که مدنظر پدر و مادر نيست. ضمن اينکه اگر براي فرزندان هم اتفاقي بيفتد احساس گناه پايدار و آزار دهنده اي هميشه همراه آنها هست.

سعادتي شامير، بعضي تربيت ها را جايگزين ناخواسته تربيت والدين مي داند و بيان مي کند: اين روزها تربيت منحصر به خانواده نيست، بلکه وقتي فرزند وارد رده سني «نوجواني» شد و با همسالان رابطه دوستانه برقرار کرد، موارد ديگري هم در تربيت او دخيل مي شوند، بنابراين در دوران مدرسه و مخصوصا در سن بلوغ، حضور والدين و مخصوصا مادر براي حمايتهاي تربيتي و عاطفي بيشتر، بسيار لازم و ضروري است. اين روزها انحرافات اجتماعي در کمين بچه هاست و مادران بايد مراقب باشند تا آسيب هاي اجتماعي متوجه آنها نشود.

مادران شاغل، خودشان را فراموش نکنند

به موضوع اشتغال مادران شاغل، از زاويه اي ديگر نيز مي توان نگاه کرد. مادري را تصور کنيد که در يک کلان شهر زندگي مي کند و از صبح تا عصر دور از منزل و فرزندان است. او در بسياري از لحظات به فکر کودک است و معمولا در طول روز چند بار به مهدکودک يا پرستار يا کسي که فرزند را نگهداري مي کند زنگ مي زند تا جوياي احوالش شود. اگر فرزند در سنين نوجواني باشد به نوعي ديگر فکر مادر درگير اوست. در اين گونه موارد، شرايط مادراني که فرزندان معلول يا بيمار دارند بسيار سخت تر است و اگر کارفرما با اين گونه زنان همراهي نکند شرايط بسيار سخت تر مي شود.

سعادتي شامير در اين باره مي گويد: زناني که مشاغل سنگين دارند و فرصت نمي کنند براي تربيت کودکان وقت بگذارند به نوعي به خود نيز آسيب ميزنند، زيرا زماني را که در کنار فرزندشان نيستند فکر آنها متوجه فرزند است و ممکن است کار خود را باکيفيت انجام ندهند و توبيخ و تحقير از جانب محل کار متوجه آنها شود. اين گونه زنان ممکن است از پس ايفاي نقش همسري نيز به خوبي برنيايند و مجموع اين شرايط منجر به استرس هاي فراواني براي برخي از اين بانوان مي شود. من به عنوان يک روانشناس به افرادي که ميخواهند وظيفه مادري را بپذيرند توصيه مي کنم در وهله اول بهتر است شغل خود را سبک کنند يا در شغلشان مناصب خيلي سخت را قبول نکنند.

وي بيان مي کند: مثلا خانمي که استاد دانشگاه يا معلم است يا در بيمارستان و بانک و ... مشغول کار است، وقتي شغل سبک تري دارد به تناسب، استرس هاي آن کمتر است. اما وقتي قرار است ارتقاء شغلي پيدا کند طبيعي است که هر چه درجه شغلي بالاتر ميرود وقتي که آن زن براي کار ميگذارد بيشتر خواهد بود و او درگير استرسهاي شغلي ميشود و از طرفي فشار خانواده هم وجود دارد. در اين گونه موارد، همسر و فرزندان به صورت کلامي و ... معترض مي شوند. بنابراين بهتر است تا زماني که مادران، کودکان را به حدي از استقلال و هويت نرسانده اند که خودشان مسئوليت کارها را به عهده بگيرند،   بين شغل و فرزندان تعادل ايجاد کنند زيرا در غير اين صورت آسيب هاي جدي به آنها وارد خواهد شد.

زنان ايراني؛ پيشگامان گذار جامعه از سنت به مدرنيته

اواخر دهه ۶۰ که تلويزيون هاي سياه و سفيد کم کم جاي خود را به تلويزيون هاي رنگي ميدادند، جامعه ايران نيز در حال تحول بود. جنگ تمام شده بود و کشور در آستانه ثبات نسبي قرار داشت. همين موضوع موجب تغيير و تحولاتي در جامعه زنان ايراني شد. ورود زنان به دانشگاه ها و بازار کار بيشتر شد و در يک دگرديسي که شايد حدود يک دهه طول کشيد اين قشر از جامعه از قالب صرفا سنتي خارج شدند. البته در دوران جنگ نيز زنان نقشهاي بسيار مهمي را ايفا کردند که ذکر آن در اين مجال نميگنجد. ورود اين قشر از جامعه به بازار کار، طبيعتا در بسياري از موارد منجر به ارتقاء شغلي شد. ضمن اينکه بحث پيشرفت شغلي نيز بحثي وسوسه انگيز است که به راحتي نميتوان از آن گذشت.

عضو هيات علمي دانشگاه علوم و تحقيقات در اين باره بيان مي کند: وقتي به يک خانم شاغل پيشنهاد درجه بالاتر شغلي شود خيلي سخت است که آن را رد کند. اين در حالي است که معمولا وقتي آن را ميپذيرد درگير تزاحم کاري و فشارهاي رواني مي شود مخصوصا آنها که گسست هاي بالاتري دارند، در اين گونه موارد معمولا مادر از وظيفه اصلي باز مي ماند و فرد در بازتاب کلي اجتماعي بازتاب بدي خواهد داشت. بنابراين بهتر است زنان در اين گونه موارد همه شرايط را سنجيده و بهترين تصميم را اتخاذ کنند تا زندگي آنها با آسيب مواجه نشود.

آيا اشتغال زنان زمينه ساز روابط فرازناشويي همسرانشان است؟

اين روانشناس مي گويد: به پشتوانه سالها مشاوره با زوجين در سطوح مختلف اجتماعي به جرات مي گويم پديده اي به نام روابط فرازناشويي در بسياري از موارد، به اشتغال خانمها مرتبط است، يعني خانمهايي که به واسطه درگيريهاي شغلي، نقش همسري را به درستي انجام نمي دهند زمينه ساز روابط فرازناشويي همسرانشان خواهند بود. همچنين در برخي موارد، خانمهايي براي مشاوره به ما مراجعه مي کنند که چنين روابطي داشته اند و اکنون دچار عذاب وجدان شده و مي خواهند اين موضوع را ترک کنند. عده اي نيز براي تاييد گرفتن مراجعه مي کنند.

وي ادامه مي دهد: وقتي مراجعان مرد به مراکز مشاوره را آسيب شناسي مي کنيم در بسياري از موارد همسر آنها کمتر در منزل حضور دارد. اين گونه مردان مي گويند همسر ما معمولا در خانه نيست و اگر هم باشد فکر و روح او درگير است و نقش همسري را به درستي انجام نمي دهد، به شکل مطلوب به خودش نمي رسد، آنقدر در جلد شغل و کارش رفته که عشوه گري هاي زنانه را فراموش کرده و کم کم جذابيت خود را از دست مي دهد و فرصتي براي روابط همسري باقي نمي ماند و اين گونه موارد کم کم موجب طلاق عاطفي مي شود.

حرف آخر اينکه...

بسياري از زنان هم در محيط کار موفق هستند و هم در زندگي شخصي. چنين زناني ميتوانند الگوي خوبي براي ديگر همنوعانشان باشند. زيرا اگر مسائل مربوط به اشتغال زنان، مديريت و کنترل نشود، در طولاني مدت، آسيب زا خواهد بود و برخي آسيب ها قابل ترميم نيستند. مردان نيز بايد شرايط همسرانشان را درک کرده و آنان را در مسيرهاي پيش رو ياري رسانند.

 
 
 
ارسال کننده
ایمیل
متن
 
شهرستان فارسان در یک نگاه
شهرستان فارسان در يک نگاه

خبرنگار افتخاري
خبرنگار افتخاري

آخرین اخبار
اوقات شرعی
google-site-verification: google054e38c35cf8130e.html google-site-verification=sPj_hjYMRDoKJmOQLGUNeid6DIg-zSG0-75uW2xncr8 google-site-verification: google054e38c35cf8130e.html